صبح رفتم واسه صبحانه پنیر بگیرم ...
به فروشنده میگم اندازه 2 هزار تومن پنیر می خوام
یه تیکه کوچولو گذاشت رو ترازو، گذاشتم دهنم ،گفتم بدک نیستش از همین بدین
برگشته میگه : همین بود دیگه خوردیش
خدا این ارزونی رو از ما نگیر
چیزا زیادی ارزونن نه؟منم تو کفش موندم
بقرعان O_o
پسری ک از اون سر شهر میکوبه میاد ببینتت
پسری که همه جا بدون ترس دستشو دور کمرت حلقه میکنه
پسری که وقتی ناراحتی قلقلکت میده ک بخندی
پسری که موقع رانندگی دستاتو میگیره
پسری که همیشه برات پاستیل میخره
پسری ک موهاتو از جلو چشات کنار میزنه ...
این پسر نیست
پدرسگه
انقدر ک دختر بازی کرده دیگه حرفه ای شده :))))
نمیدونم نظرتون چیه ولی من نقره بودم بیشترش در موردم درست بود
برین ادامه مطلب.......