سر جلسه امتحان تقلب اشتباه برسونین به دوستتون !
به بچه همسایه بگید اگه یه خودکار رو قورت بده ، بزرگ شه مهندس میشه !
از کنه ای که نیشتون زده ، دیه بگیرین !
شونه های مگسائی رو که تازه نشستن روتون بمالین تا خستگیشون در بره !
وقتی قایق موتوری تون وسط دریا خاموش کرد ، پیاده بشین هل بدین !
بلالی که دونه هاش کج هست رو ببرین ارتودنسی !
به گل مصنوعی روی میزتون به زور آب بدین تا بخوره !
داداش کوچیکتون رو بذارین توی مایکروفر تا برنزه بشه !
گوشی موبایلتون رو با سنجاق قفلی به پاچه شلوارتون وصل کنین !
بقیه ادامه مطلب
اینم از آپ این ماه نمودین منو!
آخریش خعلی باحاله از دست ندید!!!!!
مورد داشتیم
مرده بخاطر صندلی تو مترو خودشو زده به حاملگی!
بعضیا چاق نیستن که فقط شکمشون سه بعدیه
آیا از آشنایان خود بی خبرید؟؟؟؟؟؟؟؟
آیا مدتیست که اقوام خود را ندیده اید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کافیست یک بار با مخاطب خاص خود در سطح شهر ظاهر شوید آنگاه اموات خود را هم میبینید.....
اصن ی وضی
ﻣﻌﻠﻢ :ﺑﮕﻮ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﺩﺭ ﺧﻴﺒﺮ ﺭﻭ ﮐﯽ ﺷﮑﺴﺖ؟
ﻣُﺤﺼﻞ ﺑﺎ ﮔﺮﻳﻪ :ﺁﻗﺎ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﺎ ﻧﺸﮑﺴﺘﻴﻢ..!
ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻇﻢ ﻣﺪﺭﺳﻪ :ﻣﻴﺒﻴﻨﯽ ﻭﺿﻊ ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ؟ |:
ﻧﺎﻇﻢ :ﺁﻗﺎﯼ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﻦ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻢ، ﺑﭽﻪ ﯼ ﺧﻮﺑﻴﻪ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﺍﻳﻦ ﻧﺸﮑﺴﺘﻪ
ﻣﻌﻠﻢ | :|:
دوستان به نظر من دهه شصتیا (محبوبترینهان) دهه هشتادیا (جدیدترینها) و....... ما دهه هفتادیام رو بورس ترین هاییم.. دوستانه هفتادی خیلی سنگین دو انگشتی همراهی کنین.. وسط خالی نمونه ها..
ﻻﻣﺼﺐ ﺍﻧﻘﺪ ﻛﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺯﻳﺎﺩﻩ ﻣﻴﺘﺮﺳﻢ ﻣﻮﺩﻡ ﺑﺘﺮﻛﻪ
ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﭙﺎﺷﻪ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﻢ!!!
ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﺍﮐﺸﻦ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ ﯾﻪ ﺩﻓﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﻬﻢ ﺯﺩ...
ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟؟؟
ﻣﯿﮕﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺣﺲ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺳﻪ ﺑﻌﺪﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﺪﻡ!!!
ﺧﻮﺑﻪ ﺣﺎﻻ ﻓﯿﻠﻤﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﺩﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ...
والااااا...
دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم ؟
پسر: آره عزیز دلم . . .
دختر: منتظرم میمونی ؟
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که
از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند و گفت ، منتظرت میمونم عشقم . .
دختر: خیلی دوستت دارم . .
... پسر: عاشقتم عزیزم . .
.
.
بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم
کم داشت ، به هوش می آمد ، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را
زمزمه کرد و جویای او شد ..
پرستار : آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی . .
دختر: ولی اون کجاست ؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی
گذاشت و رفت؟
پرستار : در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد
رو به او گفت ؛ میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟
دختر: بی درند که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد .. آخه
چرا ؟؟؟؟؟!!
چرا به من کسی چیزی نگفته بود .. بی امان گریه میکرد . .
پرستار: شوخی کردم بابا!! رفته دستشویی الان میاد
آهــــای تویی که قراره در آینده همسر من بشی ...
.
.
.
.
هــیـچــی خــوشــا به ســـعــادتــــت دیـگــه از خـدا چـــی مــی خـــوایی
چـیـکــار کـــردی که خــــدا ایــنــقــدر دوســـتــــتداره؟!
خـــدا شــــانــس بــــده ...
والا مـُــف مُـــف خـــوشـــبــخــت شـــدی رفت: